پارت ششم

زمان ارسال : ۴۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 6 دقیقه

همگی نفس نفس می زدند که نگاه پر از شک و شبهه بین خودشان می‌چرخاندند که زن جوان و زخم خورده از مراسم دیروز با تهدید و نشان دادن انگشت اشاره داشت می گفت:


_ می‌دم تک تک شما رو از گردن اویزون کنن تا بفهمم کدوم یکی تون جرات کرده از من اتو ب ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.